جدول جو
جدول جو

معنی ساخ مرس - جستجوی لغت در جدول جو

ساخ مرس
(مَ رِ)
دهی است از دهستان در کاسعیدۀ بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 23 هزارگزی شمال کیاسر. کوهستانی وجنگلی و هوای آن معتدل و مرطوب است. از آب چشمه مشروب میشود. محصول آن غلات و ارزن و مختصری برنج است، 75 تن سکنه دارد که مردان آن به زراعت و گله داری و زنان آن بصنایع دستی، بافتن شال و کرباس اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ قُ)
ناحیه ای است از سقوبیه (شقوبیه) در اسپانیا که در دامنه های کوه قرار گرفته است. (الحلل السندسیه ج 1 ص 361)
لغت نامه دهخدا
(سُ مَ)
بمعنی سرخ مرد که رستنیی باشد شبیه بستان افروز. (برهان) (آنندراج). نازک بدن. (جهانگیری). اسم فارسی آذان الغزال است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(سُ مَ)
نازک بدن است و آن رستنیی باشد که برگش به برگ بستان افروز ماند و ساق آن سرخ و خوش آینده بود. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) :
چه شک آنجا که آن سرخار شد پست
دمد گر سرخ مرد از خاک پیوست.
امیرخسرو دهلوی (از آنندراج).
سرخک. رجوع به سرخک شود
لغت نامه دهخدا